»» رفتار گلها
تغییرات رخ میدهند اما زندگی ادامه مییابد، این فکر
روزی که تصمیم داشتم گلهایی که در ملک ما افتاده بودند را جمعآوری نمایم، به ذهنم
خطور کرد، پاییز زمانی باور نکردنی برای تغییر است، در مرگ زیبایی مییابیم،
برگهای مرده به رنگهای اعجابانگیزی در آمده و دنیای اطراف ما را به صورت شگفت
آوری رنگآمیزی میکنند، تصویر با شکوهی که آنها با مرگ خود میسازند، حتی اگر
برای زمانی کوتاه باشد، ما را شگفتزده مینماید، اما گلها چه؟
ما در بالکن چهار گلدان بزرگ داریم که هر ساله گلها و گیاهان متفاوتی در آنها
می کاریم، غیر از چند گل، سایرین معمولاً با اولین سرما پژمرده شده و میمیرند، ما
به عنوان انسان آموختهایم که آن زمان خداحافظی نمودن با گرما و شگفتیهای تابستان
است و خود را برای سرما آماده میکنیم، درختان نیز به شکل مشابهی عمل میکنند،
آنها سوخت و ساز خود را کاهش میدهند، البته برخی از حیوانات نیز از هفتهها قبل
برای آغاز خوابی طولانی برنامهریزی میکنند، اما گلها چطور؟ آنها به رشد خود
ادامه میدهند، مانند آن چند گل شجاع، هیچ کس به آنها نمیگوید که این کار را
انجام ندهند، هیچ علامتی که به آنها بگوید که نمیتوانند به توان بالقوهشان
برسند، وجود ندارد، آنها از هنگامی که بذری بیش نبودند تنها یک پیشفرض دارند،
اینکه تبدیل به گیاه شوند و آن باید عملی گردد.
من در چهار گلدان گل خود برگهای سبز آزاد در انتهای تمامی شاخههایی که تازه
رشد کرده بودند، یافتم، غنچههای کوچک و زنده صورتی و قرمزی که آماده برای باز
شدن رو به خورشید بودند، اما من میدانم که برف خواهد آمد و آنها را خواهد پوشاند
و آنها را در وضعیت کنونیشان منجمد خواهد نمود، به زودی سرمای زیادی از راه میرسد،
اما به هر حال این سلحشوران سعی خود را تا به انتها ادامه خواهند داد، زیرا این
چیزی است که آنها گمان میکنند که باید به انجام برسانند، آنها خلق شدند تا رشد
کرده شکوفه دهند، هیچ کسی چیز دیگری به انها نگفته، حتی اگر هم گفته میشد، آنها
نمیایستادند، زیرا برای آنها زندگی در رشد کردن و شکوفه دادن است و نه در زمستان
خوابی و مرگ.
چه کسی به شمایی که این متن را میخوانید گفته که نمیتوانید بیشتر رشد کنید،
چه کسی زندگی شما را تعیین کرده و تحت کنترل سرنوشتتان در آورده است؟ چطور شما
ساختار وراثتی خود را به منظور محدود نمودن توانمندی های خود دوباره طراحی نمودهاید؟
هیچ سرما و یخبندانی که توانایی متوقف کردن شما را داشته باشد، وجود ندارد،
تنها شما هستید که میتوانید خود را متوقف سازید، بله، ممکن است زمانهایی از رشد
آهستهتر وجود داشته باشند، پنهان در هتک حرمتهای زندگی، به منبع داخلی، که چیزی
راجع به زمستان نمیداند، متصل شده و رشد خود را دوباره آغاز نمایید، آن محل خصوصی
در اعماق روحتان که همیشه بیشتر میخواهد.
رفتار گلها را به یاد داشته باشید که هر چند مرگ دیگران را در اطراف خود میبینند
اما شجاعانه و آبرومند به مأموریت خود، که توسط کسی که آنها را خلق نموده مشخص
شده، ادامه میدهند.
میگویند زمانی هست برای بذر پاشیدن و زمانی برای درو کردن، زمانی برای زندگی
و زمانی برای مرگ، بذر پاشیدن و درو نمودن قسمتی از زندگی است و ما کارهای بسیاری
برای به عقب انداختن مرگ میتوانیم انجام دهیم، بنگرید که تا چه میزان از زندگیتان
در دستان شما قرار دارد، سخت کار کرده و منافع را درو کنید، سالم زندگی نمایید و
گریز ناپذیر را به تأخیر اندازید، تمام منابع مورد نیاز از پیش تدارک دیده شده
اند، به غیر از راهی که شما برای فکر کردن انتخاب میکنید، هر چیز فیزیکی که ما
نیاز داریم را میتوان از زمین حاصل نمود اما افکار به ما تعلق دارند و همچنین
چیزهایی که ما انتخاب میکنیم تا از دیگران بپذیریم.
اگر گلها میتوانند این کارها را انجام دهند، تنها تصور نمایید که چه عظمت و
زیباییهایی در درون شما جای داده شده است.
من به شما ایمان دارم. http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/1.gif
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علی کرمپور ( چهارشنبه 87/5/16 :: ساعت 7:25 عصر )